خودتون رو توی یک مسابقه دو تصور کنید
خودتون رو توی یک مسابقه دو تصور کنید. فکر کنید توی این مسابقه با تمام قوا در حال دویدن هستید. جایزه فوق العاده ای به برندگان مسابقه داده میشه. در همون حالت دویدن یک لحظه با خودتون فکر می کنید “من تا بحال سابقه برنده شدن نداشتم، یا اینکه من که از این شانسا ندارم…” بدون اینکه متوجه بشید سرعتتون کم میشه و چند نفر از شما جلو می زنن، و شما می گین دیدی گفتم من نمی تونم برنده بشم. قدمهای شما سست تر میشه و در نهایت جزو آخرین نفراتی میشید که به خط پایان رسیدن و بعد با لبخند عالمانه ای می گید: “من می دونستم برنده نمیشم. چون استعداد دویدن ندارم، چون شانس ندارم، چون تا حالا برنده نشدم…” و در نهایت این فکر با شهادت این مسابقه تو ذهن شما استوارتر از قبل میشه.
ورود به هر راه جدیدی همراه با استرس و پیش بینی های متفاوته اما این مهمه که پیش بینی ما از این راه چی باشه. اگر پیش بینی ما از همون اول شکست باشه، اون هم با ایمان به شکست نباید انتظار پیشروی داشت چون تلاش ما بر حسب نوع تفکر ما کم میشه و نهایتأ ما شکست می خوریم.
کسانی که با فکر “من هرگز وزنم کم نمیشه” رو به برنامه غذایی میارن زیادن. اونها از همون اول یه حصار محکم برای خودشون درست کردن. حصاری که باعث میشه نتونن اطلاعات مثبت دریافت کنن و بدتر از اون، اینکه باعث میشه نتونن از جایی که هستن جلوتر برن. حتی کسانی که قبلأ برنامه های مختلف رو اجرا کردن و یا حتی کسانیکه قبلا همین برنامه رو شروع کردن اما به هردلیلی ادامه ندادن باید یک چیز رو همیشه یادشون باشه که شرایط تغییر کرده. ما آدمها لحظه به لحظه از لحاظ بدنی و فکری تغییر می کنیم. بزرگی میگه هرگز نمیشه دوبار پات رو توی یه رودخونه بذاری. چون هم تو تغییر کردی و هم آب رودخونه توی جریانش تغییر کرده.
با توجه به این موضوع سعی کنیم در شروع هرکاری به جای پیش بینی نسبت به اون کار، برنامه ریزی مناسبی برای پیشبرد کارمون داشته باشیم، توانمندی ها و محدودیت هامون رو در نظر بگیریم و بعد با همت خودمون و راهنمایی دیگران قدم هامون رو محکم برداریم. درضمن یادتون نره برای هر پیشرفتی حتی کوچکترین پیشرفت خودتون رو تشویق کنید. افراد زیادی هستند که رویاهاشون همیشه رویا می مونه و هرگز شروعش نمی کنن. پس اگر گام اول رو برداشتین از خیلیا موفق ترین. “روانشناس بهکام –فرخنده احمدی پور “